اجازه هست...؟!

سلام عزیز مهربون اجازه هست فدات بشم؟ 

اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خنده هات؟ 

شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش، اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟ 

اجازه هست بیای پیشم یکم بگم دوست دارم؟ تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم! 

بریم تو باغ اطلسی، بی رنج و درد و بی کسی! بهت بگم اجازه هست گل رو موهات بذارم؟ 

اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی؟ خیال کنم دل منو با رفتنت نمیشکنی؟؟؟!!! 

اجازه هست... ؟؟!! 

اجازه هست... ؟؟!! 

اجازه هست... ؟؟!!

نظرات 5 + ارسال نظر
حمیدرضا یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ق.ظ http://webstory.persianblog.ir/

سلام..خواهر مهربونم خوبی؟..اینو شعر رو خودت سرودی..خیلی با احساس و قشنگ بود..آفرین!

سلام داداشم.نه بابا من و این کارا...
نه داداشم این شعر مال مریم حیدرزاده بود و از اونجایی که من خیلی دوسش دارم اینو گذاشتم

سته-لواس یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.crimsonyello.persianblog.ir

سلام سارا جان
وبلاگ خوبیه
این وبتم لینک میکنم.

سلام.مرسی عزیزم.لطف میکنی

گروه H&A یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ب.ظ http://www.halibhali.mihanblog.com

salam salam
en yeki vebetam mese on yeki dge naze
felan golam

uosef دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:45 ق.ظ http://ukarbasi.blogfa.com/

سلام وبت زیباست
به ماهم سربزن

حمیدرضا سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ب.ظ http://webstory.persianblog.ir/

سلام..خواهرگلم..خوبی؟!..وقت کردی یه سر بیا پیش ما..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد